آرامش
آرامش

آرامش

کارمند

از اوایل ماه حکمم اومد و دیگه از کاراموزی خارج شدم

به کارها تقریبا مسلط شدم  وقتایی که همسرم باشه خیلی بهترم هست!از اداره که میام نهارمون حاضره

فقط کاش مامانم اینام زودتر بیان شهر ما مستقر شن دیگه نور علی نور میشه

همسر امروز باید میرفت سرکار از صبح تا ۶ عصر

من فکر میکردم بعدش میاد پیش من تا اخر هفته بریم زادگاه اما مسج داد که رفته خونه باباش منم با غصه تمام گفتم باشه پس دیگه پنج شنبه خودم میام اذیت میشی بیای

کله پوک خان من حتی چایی هم دم کرده بودم منتظرت بودم با هم بخوریم

حالا که نیومدی تنهایی دوتا چای هل خفن میخورم

دیگه ام واست چایی دم نمیکنم

باهاتم قهرم

ایکون یه خانوم خوشگل کرده منتظر شوهر اما تو دیوار رفته درحالی که زبون درازی میکنه

حالا من تا پنج شنبه چی بخورم؟

بعدا نوشت به تاریخ چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت عرض کنم خدمتتون که اقای همسر بدجنس خان بعد از کار اومدن پیش بنده و داستان ختم بخیر شد

نه قهر کردم نه غصه خوردم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.