آرامش
آرامش

آرامش

تلاطم

خیلی حالم خوش نیست

وقت گرفتن تمام تصمیم های بزرگ استرس من خیلی زیاد میشه و حالم بد

اتفاق های خوب ممکنه بیوفته

ممکنم هست نه

واگذار کردم به خدا چون خودم دیگه خسته شدم

سطح استرسم انقدری هست که مدام حس مرگ دارم

حس میکنم نفسم بالا نمیاد و الان غش میکنم

ته دلم روشن بود

نمیفهمم چی داره میشه

هر چی که هست حتما صلاحه

خداجون خیلی بیشتر از این حرفا نگران بنده کوچولوشه


میشه واسم دعا کنید؟

یک اتفاق جالب و مهم قراره بیوفته واسم

دعای خیر میخوام که دلم قرص شه

بعد میام با جزییات میگم واستون 

گوژپشت نتردام

دوباره درس میخونم و دوباره قوز میکنم

از دیروز قوز بند میبندم از صبح تا وقت خواب

وقت خواب پشتم و کتفم دیگه درد میکنه

راه دیگه ای وجود نداره؟

ککلی سرچ کردم واسه عادات و رفتارام

نشستنم غطه حتی تایپ کردنم هم باعث ارتروز میشه دستهام از هم باز میمونن وقت تایپ کردن

به نظر او هم من وقتی میشینم کج میرم تو صندلی و به کمرک اسیب میزنم

اوبیشتر از من نگرانه کمرم و سلامتمه

مدام میپرسه صاف نشستی؟

شونه هات رو به جلو نیست>؟

یکم کلافم ازین حرکات دردناک

بچه

یه مهمان کوچول داشتیم 

خیلی موش موشی بود یک پسر 13 ماهه

راه میرفت و چند تا کلمه رو شیرین ادا میکرد

دو تا دندون موشی فک پایینش داشت

باعث شد کلی انرژی مثبت بگیرم ازش

انتقاد یا ایراد؟

گاهی چشمهامون رو میبندیم 

خوب اگر از چیزی خوشمون نیومده چرا کل مطلب رو زیر سوال میبریم؟

محیط رو ترک کنیم یا مساله رو حل

مثلا اینهایی که براشون پیام تبریک عید قربان فرستادیم و گفتن قربان عید نیست بازگشت به جاهلیت و خلاف حقوق حیواناته

خوب عید رو چرا زیر سوال میبرید؟

یا مثلا کسی از کسی خوشش نیامده میگه از نحوه راه رفتنش خوشم نیامده

این که نشد حرف

اگرم از کسی  قرار خوشت نیاد از اندیشه هاش باید باشه

ادم منتقدی هستید یا ایراد گیر؟