خیلی حالم خوش نیست
وقت گرفتن تمام تصمیم های بزرگ استرس من خیلی زیاد میشه و حالم بد
اتفاق های خوب ممکنه بیوفته
ممکنم هست نه
واگذار کردم به خدا چون خودم دیگه خسته شدم
سطح استرسم انقدری هست که مدام حس مرگ دارم
حس میکنم نفسم بالا نمیاد و الان غش میکنم
ته دلم روشن بود
نمیفهمم چی داره میشه
هر چی که هست حتما صلاحه
خداجون خیلی بیشتر از این حرفا نگران بنده کوچولوشه
حواسش بهته ، مطمئن باش اونچه که خیر و خوبی تو درش هست اتفاق می افته اگه به خودش بسپاری.
دیروز بغلم کرد محکم راست میگید حواسش خیلی به من هست