اصولا زیاد خرابکاری میکنم
گاهی با حرفام گاهی با کارام
بعدشم غصه میخورم
امروز اما
مثل دخترای خوب صبح پا شدم رفتم دوش گرفتم
بعد اومدم صبحانه بخورم گفتم برنجم بشورم واسه ظهر کارم کم باشه
وقت اب ریختن تو دیگ برنج اندازه اب برنج اب کشی اب ریختم توش
اون وقت ظهر دیر رسیدم و نه تنها برنجم رو ابکش نکردم بلکه کته بسیار شفته ای هم پختم
اومدم برم تو مطبخ کباب آماده کنم در مطبخ گیر کرد به سینی گندم نیم کیلو گندم ریخت رو سر و صورتم
منظرش قشنگ بودا اما وقت جمع کردنش بخودم فحش میدادم
به سومی نرسه امروز صلوات
من برم کلاس دیگه
تا باشه از این خرابکاری ها خواهر :))
وووییی خیلی بد بود